به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در حالی نام جعلی خلیج عربی در سالهای گذشته با شیطنت برخی از رسانهها و سیاستمداران تکرار میشود که وجود هزاران برگ سند و آثار متعدد تاریخی از زمانی که بشر تاریخ مدون به خود دیده است، جای هر نوع انکاری را میبندد. نامهای جغرافیایی نه تنها بیانگر موقعیت شناخته شده پدیدههای جغرافیایی هستند؛ بلکه میتوان آنها را به عنوان نماینده تاریخی و فرهنگی نیز به شمار آورد. تحریف اسامی، با هر دلیلی، تنها مسیر تاریخ را منحرف کرده و اطلاعات غلطی به جستوجوگران میدهد. اما قدیمیترین منابع درباره خلیج فارس چه میگویند؟ در این منابع نام خلیج فارس قید شده یا خلیج عربی یا خلیج به تنهایی؟
محمدرضا سحاب، مدیر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، در گفتوگویی با تسنیم به قدیمیترین منابع در این زمینه اشاره کرد و گفت: دورهای که تاریخ مدون شکل گرفت، کلمهای غیر از «خلیج فارس» در منابع نوشته نشده است. قبل از آن، یک لوح گلی به دست آمده که حدود سه هزار سال قبل از میلاد به دست بابِلیها ساخته شده است و در حال حاضر در موزه بریتانیا نگهداری میشود. بر روی این لوح نه عنوانی از خلیج فارس هست و نه خلیج عربی؛ نوشته شده است: آبهای تلخ و شور. در واقع در آن زمان این منطقه نامی نداشته است.
قدیمیترین سند درباره «خلیج فارس»چه میگوید؟
وی ادامه داد: قدیمیترین سند به دست آمده از یونانیهاست که در 540 قبل از میلاد تدوین شده است. از آن زمان به بعد، چندین نقشه توسط یونانیها از این مناطق ثبت شده که همگی عنوان «خلیج فارس» یا همان «سینوس پرسیکوس» را ذکر کردهاند؛ این در حالی است که یونانیها در آن زمان با ما در جنگ بودند؛ پس این منابع مستند هستند و جای شک و تردیدی در صحت آنها وجود ندارد.
ساعت ۳ بامداد روز یکشنبه ۲۶ فروردین وقتی که عملیات وعده صادق تقریباً به پایان رسیده بود سفیر سوییس به عنوان حافظ منافع آمریکا برای اولین بار بجای وزارت خارجه، به سپاه احضار شد و به او هشدارهای لازم را دادند که اگر آمریکاییها کوچکترین اقدامی انجام دهند، تمام منطقه را روی سرشان خراب میکنیم.
وی افزود: سفیر سوییس به سرعت پیام ایران را منتقل کرد و آمریکاییها نیز سریع پیام را دریافت و اعلام کردند که ما کاری نداریم و اصلا دخالتی نمیکنیم....بقیهٔ متن را در ادامه مطلب بخوانید:
هوالجمیل / اگرچه همیشه خداوند را شاکر بوده و هستم که بعد از دفاع مقدس، ایران بخاطر درایت مقام معظم رهبری از هفت جنگ قطعی عبور کرده اما همیشه حسرت نبرد مستقیم با اسرائیل در دلمان بود و تبدیل به عقده شده بود اما اینک خداوند را بی نهایت بار شاکریم که بعد از 45 سال بالاخره دیشب پرواز تهران – تل آویو برقرار شد، کاش می شد بجای شهدا تموم موشکها و پهبادهای سپاه و دست شلیک کنندگانشان را می بوسیدم، از طرف تمام شهدا، مخصوصاً شهدای گمنام و امام موسی صدر و حاج احمد متوسلیان از رهبر، سپاه، قوای سه گانه و مردم سپاسگزارم، خدایا بی نهایت بار شُکرت...
مبارک است....، تا کور شود هر آنکه نتواند دید...
بعد از ماه دوم جنگ غزه تصمیم گرفته بودم دیگه شعرهای حماسی علیه اسرائیل نگم، شعرهائی که برای دفاع مقدس گفته بودیم عملی شده بودند ولی تموم شعرامون برای فلسطین مثل شعار بی عمل بود، نه اجازه حضور و جنگ مستقیم با اسرائیل داشتیم نه نظام وارد فاز نظامیگری با رژیم صهیونیستی می شد ولی حالا که می بینم شعرام عملی شدند و اقتدار ایران و شهیدان به جهان ثابت شد با تموم وجود به ایران و نظام و رهبری می بالم و... چشمۀ خشک طبعم دوباره ذوق شعر حماسی (حماس+ی) گفتن پیدا کرده.
بیاد میارم بعضی از شعرام که با شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مرور می کردیم از غزل «نسل تبر» که روز بعد از انتفاضۀ اول در سال 1365 سرودم تا ترکیب بند «صبح صادق» و شعرهای کوچک و بزرگ دیگر... تا غزل «آذرخش» و مثنوی «بسیج جهانی اسلام» با این چند بیت پایانی :
ز کابوس جنگ جهانی نترس
ز تزویر و زور و تبانی نترس
چو برپاست جنگ جهانی کنون
چرا ارض اسلام غلطد به خون
تو اسلام را رهبری یا علی
بده اذن جنگاوری یا علی
که کبریت در دست فهمیده است
و دنیا ز باروت پوشیده است
و قصیده «غزه یک زاغه پر سجیل است» و چندین شعر دیگر... تا رباعی:
ما چلچله های حامل سجیلیم
در هم شکننده سپاه فیلیم
گر امر کند رهبر ما، در یک دم
نابود کنندگان اسرائیلیم
و آخرین دوبیتی که در سوگ غزه مظلوم و مقتدر، در شش ماه گذشته ورد زبان و روحم بود:
تو را جان بلاکش بود ایکاش
به زیر تیر و ترکش بودم ایکاش
فلسطین غریب و بی دفاعم
کنارت زیر آتش بودم ای کاش
به امید شهادت در نبرد با اسرائیل و تمام شدن جنگ خانمانسوز غزه با درایت مقام معظم رهبری. انشاءالله
والسلام – صادقی – هدهد - یکشنبه 26 فروردین 1403